+ دچار سر دردی شدم که نمیدونم از کی شروع شده و درمانش چیه 🙄
+ هزارتا دلیل هست و شاید هر هزارتا دلیلشه
+ خوندن کتاب هم چندان کمکی نکرد، چه بسا سردرگمیاین کلاف زندگی رو بیشتر میکنه، هی استدلال جدید، هی دیدگاه جدید ولی تناقض اصلی سر جاشه، هدفی نیست که نیست لاکردار...
+ ما چی داریم که خدا (اگه باشه و این خدایی باشه که به خوردمون دادن) بهش افتخار کرده، ما از حیوان هم بدتریم، آره خوب هم قاطیمون هست همونطور که توی حیوانات هم استثناهایی هست، شاید ام من زیادی قاطی بدهاشم 🤦♂️، شایدم خودم خیلی بدم 😳
+ خاک تو سرت دنیا 😂 (همینقدر کوچه بازاری)
+ شعر طولانیه ولی...
لیلی بنشین خاطرهها را رو کن، لب وا کن و با واژه بزن جادو کن
لیلی تو بگو،حرف بزن،نوبت توست، بعد از من و جان کندن من نوبت توست
لیلی مگذار از دَم خود دود شوم، لیلی مپسند این همه نابود شوم
لیلی بنشین، سینه و سر آوردم، مجنونم و خوناب جگر آوردم
مجنونم و خون در دهنم میرقصد، دستان جنون در دهنم میرقصد
مجنون تو هستم که فقط گوش کنی، بگذاری ام و باز فراموش کنی
دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست، یک عاشق این گونه از این دست کجاست
تا اخم کنی دست به خنجر بزند، پلکی بزنی به سیم آخر یزند
تا بغض کنی،درهم و بیچاره شود، تا آه کشی،بند دلش پاره شود
ای شعله به تن،خواهر نمرود بگو، دیوانه تر از من چه کسی بود،بگو
آتش بزن این قافیهها سوختنی ست، این شعر پُر از داغ تو آتش زدنی ست
ابیات روانی شده را دور بریز، این درد جهانی شده را دور بریز
من را بگذار عشق زمین گیر کند، این زخم سراسیمه مرا پیر کند
این پچ پچهها چیست،رهایم بکنید، مردم خبری نیست،رهایم بکنید
من را بگذارید که پامال شود، بازیچهی اطفال کهنسال شود
من را بگذارید به پایان برسد، شاید لَت و پارَم به خیابان برسد
من را بگذارید بمیرد،به درَک، اصلا برود ایدز بگیرد،به درَک
من شاهد نابودی دنیای منم، باید بروم دست به کاری بزنم
حرفت همه جا هست،چه باید بکنم، با این همه بن بست چه باید بکنم
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند، مردم چه بلاها به سَرم آوردند
من عشق شدم،مرا نمیفهمیدند، در شهر خودم مرا نمیفهمیدند
این دغدغه را تاب نمیآوردند، گاهی همگی مسخره ام میکردند
بعد از تو به دنیای دلم خندیدند، مردم به سراپای دلم خندیدند
در وادی من چشم چرانی کردند، در صحن حَرم تکه پرانی کردند
در خانهی من عشق خدایی میکرد، بانوی هنر، هنرنمایی میکرد
من زیستنم قصهی مردم شده است، یک تو، وسط زندگیم گم شده است
اوضاع خراب است،مراعات کنید، ته ماندهی آب است،مراعات کنید
از خاطرهها شکر گذارم، بروید، مال خودتان دار و ندارم، بروید
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند، مردم چه بلاها به سرم آوردند
من از به جهان آمدنم دلگیرم، آماده کنید جوخه را، میمیرم
در آینه یک مرد شکسته ست هنوز، مرد است که از پا ننشسته ست هنوز
یک مرد که از چشم تو افتاد شکست، مرد است ولی خانه ات آباد، شکست
در جادهی خود یک سگ پاسوخته بود، لب بر لب و دندان به زبان دوخته بود
بر مسند آوار اگر جغد منم، باید که در این فاجعه پرپر بزنم
اما اگر این جغد به جایی برسد، دیوانه اگر به کدخدایی برسد
ته ماندهی یک مرد اگر برگردد، صادق،سگ ولگرد اگر برگردد
معشوق اگر زهر مهیا بکند، داوود نباشد که دری وا بکند
این خاطرهی پیر به هم میریزد، آرامش تصویر به هم میریزد
ای روح مرا تا به کجا میبری ام، دیوانهی این سراب خاکستری ام
میسوزم و میمیرم و جان میگیرم، با این همه هر بار زبان میگیرم
در خانهی من پنجرهها میمیرند، بر زیر و بم باغ، قلم میگیرند
این پنجره تصویر خیالی دارد، در خانهی من مرگ توالی دارد
در خانهی من سقف فرو ریختنی ست، آغاز نکن،این اَلَک آویختنی ست
بعد از تو جهان دگری ساخته ام، آتش به دهان خانه انداخته ام
بعد از تو خدا خانه نشینم نکند، دستان دعا بدتر از اینم نکند
من پای بدیهای خودم میمانم، من پای بدیهای تو هم میمانم
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند، مردم چه بلاها به سرم آوردند
آوارهی آن چشم سیاهت شده ام، بیچارهی آن طرز نگاهت شده ام
هر بار مرا مینگری میمیرم، از کوچهی ما میگذری، میمیرم
سوسو بزنی، شهر چراغان شده است، چرخی بزنی،آینه بندان شده است
لب باز کنی،آتشی افروخته ای، حرفی بزنی،دهکده را سوخته ای
بد نیست شبی سر به جنونم بزنی، گاهی سَرکی به آسمانم بزنی
من را به گناه بی گناهی کشتی، بانوی شکار، اشتباهی کشتی
بانوی شکار،دست کم میگیری، من جان دهم آهسته تو هم میمیری
از مرگ تو جز درد مگر میماند، جز واژهی برگرد مگر میماند
اینها همه کم لطفی دنیاست عزیز، این شهر مرا با تو نمیخواست عزیز
دیوانه ام،از دست خودم سیر شدم، با هر کس همنام تو درگیر شدم
ای تُف به جهان تا ابد غم بودن،ای مرگ بر این ساعت بی هم بودن
یادش همه جا هست،خودش نوش شما،ای ننگ بر و مرگ بر آغوش شما
شمشیر بر آن دست که بر گردنش است، لعنت به تنی که در کنار تنش است
دست از شب و روز گریه بردار گلم، با پای خودم میروم این بار گلم
#علیرضا_آذر